مدح و مناجات با سیدالشهدا علیهالسلام ( آغاز ماه مُحرّم )
چه اضطراب و چه باکى ز آفتاب قيامت که زير سـايۀ اين خـيـمه کردهايم اقامت شـفـيع گـريه کـنـانش ائـمـهانـد يـکـايک به اين دليل که جمع است در حسين امامت کسى که آه نـدارد، چه سـود آه خجـالـت کسى که اشک ندارد، چه سود اشک ندامت چه نعمتیست نشستن میان مجلس روضه که جـبرئیل در آنجا فکـنده رحـل اقامت کسى که در پى کار حسين نيست، محال است که پشت سر بگذارد صراط را به سلامت کسی که اسم حسین را شنید و اشک نبارید ز دوستی چه نشانی، ز شیعهگی چه علامت کسی که در کـفـنـش تربت حـسین نباشد چه خاک بر سر خود میکند به روز قیامت کسی که قبر حسین را ندید و رفت ز دنیا به نزد فـاطمه ریزد ز دیده اشک ندامت به روز حشر که جمله فقير و کاسه بدستند خـدا به زائـر تو میدهد مـقـام زعـامـت غبار خاک عزاى تو را که بر سر ما شد بـرابـرش نکـنـم بـا هـزار تـاج کـرامـت چه نابجاست به وصف شهادت تو شهادت چه نارواست به وصف شهامت تو شهامت پس از قیامت عظمای تو به دشت غریبی خدا قيامت خود را سند زدهست به نامت |